روایت« دختر کُرده »

روایت«دختر کُرده»
راوی: الناز بیضایی
دوتار و آواز: مرتضی گودرزی
( پخش شده از رادیو نما )

...::: دانلود فایل ::...

حماسه پریشان و مرجان و دلاور یکی از زیباترین حماسه های منطقه کرمانج هست
که پایان این حماسه در شب سال نو اتفاق میافته

ماجرا از این قرار است که قزاق های رضا شاه به ایلات کرد کرمانج خراسان حمله میکنن
و چادر هایشان رو میسوزانند اون ها رو مورد هتک حرمت قرار میدهند

یکی ازاهالی این ایلات مردی به نام دلاور بود که همسری داشت
به نام پریشان و دختری به نام مرجان

پریشان از داغ ننگی که قزازق ها بر دامنش نهاده بودند خودکشی می کند؛
و دلاور هم از غم این واقعه به همراه مرجان به کوه های چناران پناه میبره

آن ها سالی را در کوه سپری می کنند و نزدیک عید برای خرید به شهر میروند تا لباس مخمل سرخی که در میان ایلات کرمانج رواج داشت را برای مرجان تهیه کنند. در این میان جاسوس ها خبر دیده شدن دلاور را به قزاقان میرسانند و مسیر بازگشت دلاور را نشانشان می دهند. قزاقان این دو را تعقیب می کنند و در جایی به نامه خانه کلبعلی محاصره شان می کنند ؛ قزاق ها با نامردی تمام به ضرب گلوله ای مرجان رو از پای در میاروند . دلاور با دیدن این صحنه برنو دسته کوتاهش را از کمر در می آروذ و تا می تواند قزاق ها رو از پا در می آورد ؛ اما از آنجایی که تعداد قزاق ها بیشتر بود دلاور نیز تیر باران میشود  و مرجان و پریشان رو در آغوش میکشد . این حماسه در میان مردم کرمانج با عنوان دختر کرده معروف است